طاهاطاها، تا این لحظه: 14 سال و 11 ماه و 8 روز سن داره
تانیاتانیا، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 3 روز سن داره

طاها و تانیا

اولین یلدای تانیا جونم

به علت مقارن شدن شب یلدا با ایام شهادت امام رضا (ع) ما شب یلدا جشن نگرفتیم.قرار شد هفته بعد خونه مامان بزرگ ایران بریم و همه دورهم باشیم....
7 دی 1393

دو ماهگی تانیا خانم

دخترکم امروز دوماهه شد و واکسن  دو ماهگی! :صبح زود با مامان بزرگ ایران رفتیم مرکز بهداشت .مامان بزرگ مهری الان دو هفته است که باز کمرش درد گرفته.نتونست بیاد با هم بریم .... قد و وزن و بقیه کارها با موفقیت انجام شد... دو سه دقیقه قبل از زدن واکسن خانوم خوابش گرفت...مگه بیدار میشد...گوشهاشو مالش دادم بیدار شد...البته سردی الکل هم بی تاثیر نبود... قطره رو بهش داد... خانومه گفت پاهاشو محکم بگیر...تکون نخوره ها...با وجود اینکه ترسیده بودم اما گرفتم...یک صدم ثانیه قبل از واکسن زدن میخواستم بگم یکی دیگه بیاد بگیره که دلمو زدم به دریا...دلبرکم یه جیغ بلند زد و کلی گریه کرد...بغلش کردم و باهاش صحبت کردم...یخورده اروم شد و از فرط خواب الودگی سریع...
5 دی 1393

جشن یک ماهگی تانیا

تانیا جونم یک ماهه شدی.خیلی خوشحالم که تو رو دارم.خیلی خدای خوبم رو شکر میکنم .واست جشن کوچیک گرفتیم.مادربزرگها و بابابزرگها و عمو و خانواده و عمه و خانواده هم اومدن.مامان بزرگ مهری واست یه توگردنی طرح خرس خریده بود.دستش درد نکنه.دختر خوشگلم آرزو میکنم صدساله بشی و همیشه شاد و سالم و خوشحال باشی..... راستی  دیروز 4آذرماه بود و با مامان بزرگ ایران  رفتیم مرکز بهداشت برای اندازه گیری قد و وزن.خدا رو شکر وزنت 4700 قدت 55و دور سرت 36 بود.خیلی خوب بود.خدایا بازم ممنون.دوست دارم....   ...
14 آذر 1393

به دنیا اومدن دختر خوشگلم تانیا

روز 5آبان فرا رسید.انتظارم به پایان اومد .ساعت 6صبح من و همسرم و مامان جونم و مادرشوهرم به سمت بیمارستان حرکت کردیم.دل تو دلم نبود.کارهای پذیرش رو انجام دادیم و بالاخره ساعت 8راهی اتاق عمل شدم.البته با گریه.....یاد روز زایمان طاها افتادم و دلم گرفت ساعت 8:30 دختر نازم دنیا اومد ..وقتی پرستار صورت  خوشگل تانیا رو  روی صورتم گذاشت تا من گونه های دخترم رو ببوسم حس کردم بهترین لحظه عمرم رو سپری میکنم و خدا رو شکر کردم. تانیا با وزن 3600 قد 51 و دور سر 35 متولد شد.خیلی خوشحالم خدا جونم هزار مرتبه شکر.... راستی از دکتر خوبم سرکار خانم دکتر نایب هاشمی که بسیار دلسوز و مهربون و متبحر بودن تشکر میکنم.....
18 آبان 1393